هیچکی نمی تونه بفهمه که دلم از چی گرفته
هیچکی نمی تونه بفهمه که صدام از چی گرفته
هیچکی نمی مونه که با من توی راهم همسفر شه
آخه می ترسه که با من،با دله من در به در شه
هیچکی نمی دونه که چشمام چرا همیشه خیسه خیسه
چرا هیچکی حتی یه نامه واسه من دیگه نمی نویسه
هیچکی نمی دونه که قلبم تا حالا چند دفعه شکسته
هیچکی نمی دونه سر راه اون تا حالا چند دفعه نشسته
آخه تو کلبه ی سوت و کور و تاریک
قلبم خورشید که جا نمیگیره
می دونم تا لحظه ی مرگم بگردم دنبالش پیدا نمیشه
:: برچسبها:
خورشـــید قلبم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0